بررسی تجارب کشورهای جهان حاکی از آن است که کلانشهرها با اتخاذ تدابیر مناسب شرایط درونی کشور خویش و استفاده از فرصتها و نقاط قوت خود فضاهای سرزنده و مناسب ایجاد کرده و از این طریق بر توسعه نابخردانه و ناآگاهانه شهر مسلط شدهاند.
به گزارش ملک رادار و به نقل از روزنامه شهروند، پژوهشی با عنوان «تأثیر توسعه تهران بر گسترش بافتهای فرسوده» انجام شده که با در نظر گرفتن محله هفتچنار بهعنوان یکی از محلات آسیبپذیر از فرسودگی سعی کرده روند شکلگیری این بافت فرسوده را بررسی کند.
علیرضا عندلیب، محمد مسعود و سوگند یوسفیآذر در این پژوهش سعی دارند در قالب شناخت توسعه فضایی (کالبدی، اجتماعی و فرهنگی) در سطح کلانشهر تهران به دنبال تأثیر جریان توسعه بر محله هفتچنار و شناخت روند شکلگیری بافتهای فرسوده در این محله و شناخت تأثیر جریان مهاجرتها در شکلگیری و گسترش فرسودگی در آن محله باشند.
فرض بر آن بوده که روند توسعه شهر تهران در ادوار گذشته منجر به ایجاد و گسترش بافتهای فرسوده در سطح شهر شده و از طرفی جریانهای توسعه کلانشهر تهران بر محلههایی که در حاشیه ماندهاند (مانند محله هفتچنار) تأثیراتی منجر به فرسودگی داشته است.
چهار فرضیه این پژوهش به ترتیب به این صورت است: این پژوهش براساس این فرضیات صورت گرفته است، نخست روند توسعه کلانشهر تهران منجر به ایجاد و گسترش بافتهای فرسوده در سطح کلانشهر شده است (از جمله در محله هفتچنار)، دوم شکلگیری بافت فرسوده محله هفتچنار تحتتأثیر جریانهای توسعه و عدمتوسعه شهر تهران بوده است. سوم جریانهای توسعه کلانشهر تهران بر محلههایی که در حاشیه ماندهاند (مانند محله هفتچنار) تأثیراتی منجر به فرسودگی داشته است. چهارم جریان مهاجرت گروههای کمدرآمد و روستایی و حاشیهنشین به محله هفتچنار منجر به گسترش و دوام فرسودگی در محله شده است.
در این پژوهش مشخص شده تداوم و بسط فرسودگی این محله از دو مشکل اساسی منتج میشود: از طرفی پایین بودن نرخ درآمد خانوارها که موجب پایین آمدن توان پرداخت هزینههای خدمات شهری، عدممشارکت ساکنان در بهسازی محیط زندگی و افزایش مشکلات اقتصادی خانوارها شده و از طرف دیگر وجود بافت مسکونی فشرده و فرسوده است، به گونهای که این محله یکی از آسیبپذیرترین محلات منطقه ١٠ در برابر زلزله است.
پایینبودن توان اقتصادی ساکنان محله مانع از نوسازی واحدهای مسکونی و یا مقاومسازی واحدهای مسکونی میشود.
نتایج حاصل از این پژوهش گویای این نکته است که انقلاب اسلامی عامل مهمی در ایجاد و تغییر و تحولات در محله هفتچنار بوده است.
طی سالهای اولیه انقلاب، توسعه مناطق حاشیهای و گسترش ساختوسازهای غیررسمی پیرامون شهر تهران به اوج رسید. گسترش تهران از برون منجر به بیتوجهی به محلات مرکزی ازجمله هفتچنار شد و این موضوع محله را به سمت فرسودگی سوق داد. همچنین این موضوع منجر به اسکان سیل مهاجران تازهوارد حاشیه شهری و روستایی در محلات فرسوده مرکزی کلانشهر تهران و از آن جمله محله هفتچنار شد.
این منطقه به لحاظ موقعیت در فاصله مناسبی از مرکز شهر و بازار تهران قرار گرفته و از طریق شریانهای درونشهری مانند بزرگراه نواب، یادگار امام، خیابان آزادی و خیابان قزوین دسترسی مناسبی به نقاط مهم شهر تهران دارد.
کاربری زمین در این منطقه بیشتر مسکونی است، به گونهای که از ٨٠٧ هکتار مساحت کل منطقه ۵٧ درصد آن را کاربری مسکونی تحت پوشش قرار میدهد.
واحدهای مسکونی دارای ساختمانهای فرسوده و اسکلت کم دوام هستند و طبق برآورد آخرین طرح تفصیلی در زمان تهیه این پژوهش، حدود ۴٠٠ هکتار از کل مساحت منطقه را بافت فرسوده تشکیل میدهد.
این امر موجب شده بعد از منطقه ۱۷، منطقه ١٠ آسیبپذیرترین منطقه تهران در برابر زلزله باشد. در پژوهشهایی که پیش از این نیز درباره این محله انجام شده، مشکل فرسودگی محله و بهخصوص تراکم بالا مورد توجه قرار گرفته است.
نکته مهم این است که بیکاری در افراد این محله در پژوهشهای یک دهه قبل هم بالا بوده که همین عامل ناتوانی ساکنان در بهبود بافت منطقه مسکونیشان را به دنبال داشته است. برای مثال ۴٢درصد واحدهای این محله قبل از سال ١٣۴۵ ساخته شدهاند، درحالیکه این رقم برای کل شهر تهران همان زمان ١۶,۵درصد بود. این آمارها نیز آسیبپذیری محله را در برابر زلزله و سوانح غیرمترقبه بالا برده است.
در پژوهشی که سال٨٧ درباره بافت فرسوده این محله انجام شده، یکی از عواملی که باعثشده تصمیمگیری مناسب درباره این محله گرفته نشود و شهرداری توانایی اتخاذ راهحلهای مناسب را نداشته باشد، کمبود نیروی متخصص در شهرداری منطقه بود که به ازای هر ٣٨٠٠نفر در منطقه تنها یک کارشناس وجود داشت.
در یافتههای این تحقیق که سال ٩٣ در فصلنامه باغ نظر منتشرشده، مشخص شد مشکلات ترافیکی ناشی از نبود هماهنگی میان گذرهای باریک و قدیمی، با مقتضیات امروز شهر تهران است. همچنین مشکلات زیستمحیطی ناشی از نبود سیستمهای مناسب دفع آبهای سطحی و عدمامکان خدمترسانی به تمامی نقاط بافت از مسائل این محله هستند، بهخصوص مدیریت بحران ناشی از حوادث غیرمترقبه مانند زلزله اتخاذ تدابیر مناسب به منظور پیشگیری از هرگونه فاجعه انسانی را میطلبد.
همچنین کمبود زیرساختها، خدمات، فرسودگی بافت مسکونی و نبود زمین خالی مرغوب جهت ساختوساز باعثشده خانوارهای ساکن در جستوجوی مسکن مناسبتر به مناطق جدید و درحال توسعه مهاجرت کنند.